بازاریابی خدمات مالی اسلامی: بررسی، نقد و دستور کار برای تحقیقات آینده

ساخت وبلاگ

امور مالی اسلامی در سطح جهانی رشد سریعی را تجربه کرده است و از مرز 2 تریلیون دلار در سال 2017 فراتر رفته است. در نتیجه، ادبیات مربوط به امور مالی و بانکداری اسلامی نسبتاً غنی است. علیرغم غنای ادبیات، دانش ما از مسائل بازاریابی مرتبط با امور مالی اسلامی اندک و تا حدودی مبهم است. از این رو، چندین دهه تحقیق در مورد امور مالی اسلامی در نقاط مختلف جهان را مرور می کنیم. ما سه موضوع اصلی تحقیقاتی را شناسایی کرده و مورد بحث قرار می‌دهیم که از مفهوم‌سازی و لنزهای نظری مختلف استفاده می‌کنند. پس از ترکیب یافته‌های مربوطه، ما راه‌های متعددی را برای تحقیقات آینده پیشنهاد می‌کنیم که این سه موضوع تحقیقاتی را با هدف ایجاد درک دقیق‌تری از امور مالی اسلامی و بازاریابی آن ادغام می‌کنند. در حالی که ما بر این باوریم که بررسی ما عمدتا به عنوان یک نیرو و نقطه راه اندازی حیاتی برای تحقیقات آتی در زمینه بازاریابی مالی اسلامی عمل می کند، اما برای سیاست گذاران کشورهای مختلف و به ویژه مدیران شرکت های خدمات مالی علاقه مند به بازاریابی بانکداری و مالی اسلامی نیز سود عملی زیادی دارد. خدمات به مشتریان خود

1. معرفی

طی چند دهه گذشته ، امور مالی و بانکداری اسلامی رشد بی سابقه ای را در سطح جهان تجربه کرده است (IFSB 2018 ؛ Khan and Bhatti 2008a ؛ H. F. Khan 2017). این روند بیشتر در کشورهای اکثریت مسلمان قابل مشاهده است زیرا بانکداری و امور مالی اسلامی یکی از جنبه های عملی مسلمانان است. با این حال ، اخیراً ، رشد و محبوبیت مالی اسلامی در بسیاری از کشورهای غیر مسلمان در آسیا و اروپا نیز گسترش یافته است (ALAM 2019). دلیل این امر این است که اکنون بسیاری از کشورها به دلیل افزایش 49 ٪ در مهاجرت بین المللی بین سالهای 2000 تا 2017 ، از نظر فرهنگی متنوع با جمعیت قابل توجهی از مسلمانان هستند (Vora et al. 2019). چنین سطح بالایی از مهاجرت در نقاط مختلف جهان مسئول این تنوع است که منجر به درهم آمیختن ارزش ها ، علایق و الگوهای مصرف مصرف کنندگان از پیشینه متنوع شده است (گریر و دسپنده 2001 ؛ اوللت 2007 ؛ پنالتی و جیلی 1999). علیرغم این درهم و برهمی فرهنگی ، بسیاری از گروه های اقلیت ، به ویژه مسلمانان ، به دلیل عناصر نامشهود اعتقادات و ارزشهای مذهبی ، رفتار مصرف منحصر به فرد خود را حفظ کرده اند (به عنوان مثال ، جمال و شوکور 2014 ؛ جمال و همکاران 2012 ؛ گلدمن و هینو 2005 ؛جمال 2003 ؛ برتون 2000 ؛ آکرمن و تلیس 2001 ؛ ویلسون و لیو 2011). این دیدگاه در مورد تغییرات فرهنگی در بسیاری از کشورها ، بازاریابی امور مالی اسلامی را در کشورهای مسلمان و غیر مسلمان به یک منطقه مهم تحقیق تبدیل می کند.

علاوه بر این ، ادبیات مربوط به بازاریابی به مشتریان مسلمان در نقاط مختلف جهان ، بازاریابی مالی اسلامی را به عنوان یک برنامه مهم تحقیقاتی پیشنهاد می کند و پیشنهاد می کند که خدمات مالی سازگار با شریعت یک مکان رو به رشد در بخش خدمات مالی کشورهای مسلمان و کشورها است. که دارای جمعیت قابل توجهی مسلمان هستند (IFSB 2018 ؛ Khan and Bhatti 2008b ؛ Ford 2012). بازاریابی دارایی اسلامی توسط مقالات مختلفی که چندین روند کلیدی در صنعت دارایی اسلامی را نشان می دهد ، شناخته و مورد بررسی قرار گرفته است (خان و بهاتی 2008b ؛ فورد 2012). در حالی که مقررات زدایی و پیشرفت های فن آوری منجر به ارائه خدمات مالی سنتی برخی از شیوه های نوآورانه بسیار دقیق شده است ، امور مالی اسلامی به دلیل شیوه های مسئول تر به میزان قابل توجهی رشد کرده است (Alam 2013 ؛ Lyons et al. 2007).

در نتیجه ، تحقیقات در مورد امور مالی اسلامی طی دو دهه گذشته به شدت شتاب گرفته است ، برای اولین بار در مدیریت ، امور مالی و اقتصاد (به ال Rahahleh و همکاران 2019 ؛ Ayub 2018 ؛ Fang 2014 ؛ Khan and Bhatti 2008a ؛ Kurpad 2016) و اخیراً اخیراً، در ادبیات بین المللی تجارت و بازاریابی (نگاه کنید به ، بلوال و المکبالی 2019 ؛ بات و همکاران 2018 ؛ Fang 2016 ؛ Amin et al. 2014 ؛ Khaliq et al. 2011). علی رغم استحکام آن ، ادبیات مربوط به امور مالی اسلامی تکه تکه است و راهنمایی های کمی را برای محققان که سعی در مفهوم سازی استراتژی های بازاریابی امور مالی اسلامی دارند ، ارائه می دهد. علاوه بر این ، ادبیات اصلی بازاریابی به درستی روی این طاقچه بازار رو به رشد متمرکز نشده است ، زیرا اخیراً بخش خدمات مالی اسلامی شروع به به دست آوردن برخی از مشروعیت در ادبیات اصلی کرده است (Fang 2016).

در برابر این زمینه ، هدف از این مقاله ارائه مروری بر ادبیات با هدف توسعه درک فرایند بازاریابی امور مالی اسلامی و پیشنهاد برنامه تحقیقاتی برای استراتژی های بازاریابی مالی اسلامی است. اگرچه ادبیات موجود در مورد ادبیات مالی اسلامی بررسی های کاملی ارائه می دهد (به عنوان مثال ، ناریان و Phan 2019 ؛ M. A. Khan et al. 2017 ؛ Abedifar et al. 2015) ، به جای اینکه به موضوعات مربوط به بازاریابی بازاریابی نگاه کند ، دیدگاه جامع تری می گیردامور مالی اسلامی. تحقیقات ما با ارائه تجزیه و تحلیل عمیق از بورس تحصیلی بازاریابی مالی اسلامی ، سهم مهمی را ارائه می دهد. به طور خاص ، ما می پرسیم ، چه چیزی را از مبانی نظری مختلف و یافته های تجربی آموخته ایم که زیربنای ادبیات وسیع اسلامی و ادبیات بانکی است ، به ویژه که مربوط به بازاریابی امور مالی اسلامی است؟ما از این بررسی برای دفاع از یک رویکرد گسترده تر استفاده می کنیم و توضیح می دهیم که چگونه می توان تحقیقات قبلی را با تمرکز چند بعدی بر روی بانکداری و امور مالی اسلامی ، عوامل سازمانی و روابط نظارتی غنی سازی کرد. بررسی ما همچنین درک مفهوم کلی مالی اسلامی را با هدف به حداقل رساندن خطرات درگیر در اجرای سیستم مالی اسلامی در نقاط مختلف جهان ترویج می کند. بقیه مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. ابتدا ادبیات مالی اسلامی را مرور می کنیم و سپس آنها را به مضامین مربوطه می پردازیم. در مرحله بعد ، ما ادبیات موجود مربوط به هر یک از مضامین تحقیق را مرور می کنیم. ما مقاله را با بحث در مورد پیامدهای مربوط به ادبیات و برنامه تحقیق جدید نتیجه می گیریم.

2. روش شناسی مرور

برای انجام یک بررسی دقیق از ادبیات بازاریابی مالی اسلامی موجود که ممکن است منجر به یافته های قابل اعتماد و بصیرت شود ، ما از رویکرد بررسی چند مرحله ای ، از جمله (1) برنامه ریزی ، (2) جمع آوری مقاله و (3) تجزیه و تحلیل (Tranfield et استفاده کردیم. آل. 2003). در مرحله برنامه ریزی ، اهداف و دامنه های تحقیق را تعیین کردیم ، چندین کلمه کلیدی را انتخاب کردیم و منابع انتشار را شناسایی کردیم. ما از چندین منبع مرور برای شناسایی انتشارات احتمالی مورد علاقه خود برای بررسی خود استفاده کردیم و به ویژه در غربالگری جستجوی دانشگاهی کامل ، EBSCO ، Science Direct و ABI از پایگاه داده های مربوط به مقالات مربوطه مطلع شده ایم.

ما از اصطلاحات جستجوی زیر در عنوان ، کلمات کلیدی و کلیدی استفاده کردیم: "امور مالی اسلامی" ، "بانکداری اسلامی" ، "سرمایه گذاری اسلامی" ، امور مالی سازگار با شریعت "،" بانکداری سازگار با شریعت "،" بازاریابی مالی اسلامی "،" امور مالی اسلامی درکشورهای مسلمان "،" امور مالی اسلامی در کشورهای اکثریت غیرمسلمان "،" امور مالی اسلامی در بازارهای نوظهور "،" بازاریابی سوکوک "و" امور مالی اسلامی در کشورهای سکولار ". ما از این اصطلاحات جستجو برای جستجوی Google Scholar نیز استفاده کردیم. با استفاده از یک تکنیک گلوله برفی ، که در آن از نتایج جستجو برای تولید سربهای جدید استفاده شده است (Bieacki و Waldorf 1981) ، ما کلیه مقالات مربوطه ذکر شده در مقالات بازیابی شده و همچنین مقالات مربوطه را با استناد به آنها در Google Scholar بررسی کردیم. انتخاب منابع داده ، پروتکل مرور و کلمات کلیدی نشان دهنده تمایل ما برای ارائه درک عمیق تر از تحقیقات حاضر در مورد امور مالی اسلامی و بازاریابی آن بود. تعداد مقالاتی که برای این بررسی بازیابی کردیم ، حاوی اطلاعات کافی برای درک کامل جوهر مسائل مربوط به بازاریابی مالی اسلامی است و بنابراین ، معیارهای رویکرد بررسی سیستماتیک را برآورده می کند (Tranfield و همکاران 2003). در طی فرایند بررسی مقاله ، ما سعی کردیم مضامین تحقیقاتی کلیدی ، یافته های اصلی ، شکاف های مهم تحقیق و سؤالات تحقیق را مورد بحث قرار دهیم.

3. بخش خدمات مالی اسلامی

تاریخچه بانکداری و امور مالی اسلامی با تأسیس خدمات بانکی بر اساس تقسیم سود و پس انداز بدون بهره در مصر به دهه 1960 باز می گردد (ال گالفی و خیار 2012). اما امور مالی اسلامی فقط در اوایل دهه 1990 شروع به تحرک کرد. در طول سه دهه گذشته ، زمینه های اقتصاد ، مدیریت ، امور مالی ، بازاریابی و تجارت بین المللی به سؤال بنیادی "امور مالی اسلامی چیست؟"به روش های مختلفبرای این تحقیق ، اصطلاح مالی اسلامی شامل ، خدمات بانکی و مالی اسلامی ، محصولات سرمایه گذاری سازگار با شرع و سوکوک (اوراق اسلامی) است. به دلیل گسترش جهانی و رشد امور مالی اسلامی ، ادبیات مربوط به این موضوع بسیار غنی است (به عنوان مثال ، Janahi and Al Chubarak 2017 ؛ Dariyoush and Hussin 2016 ؛ Fang 2016 ؛ Setyobudi et al. 2016 ؛ Malik et al. 2011 ؛ Elbeck and and elbeck and albeck and albeck و همکاران 2016 ؛DeDoussis 2010). اکنون بیش از 100 بانک اسلامی در بیش از 35 کشور مسلمان و غیرمسلمان به طور یکسان وجود دارند (Ariff and Rosly 2011). با این حال ، نفوذ در بازار امور مالی اسلامی در بین مسلمانان در بسیاری از نقاط جهان تا حدودی کند است ، زیرا این بخش خدمات مالی طاقچه با چندین مشکل نظارتی و چالش های بازاریابی روبرو است (خان و بهاتی 2008b). یک موضوع کوچک اما مداوم در ادبیات این است که سیستم امور مالی اسلامی در کشورهای اکثریت مسلمان نسبتاً قوی است. با این حال ، جمعیت مسلمان در کشورهای غیر مسلمان به شدت رشد کرده است که منجر به تقاضای فزاینده ای برای امور مالی اسلامی در سراسر جهان می شود. علاوه بر این ، ادبیات موجود عمدتاً بر عملکرد بخش دارایی اسلامی متمرکز شده است ، و استدلال می کند که امور مالی اسلامی از سیستم مالی معمولی متمایز است (عبدالعید و همکاران 2010 ؛ دربل و همکاران 2011). در حالی که ادبیات یک پرونده قوی برای تصویب جهانی امور مالی اسلامی ارائه داده است ، نتوانسته است به این سؤال پاسخ دهد ، چگونه می توان امور مالی اسلامی را در سطح جهان به بازار عرضه و ترویج کرد؟(علم 2015). به همین ترتیب ، آزاتات و همکاران.(2019) بر لزوم مطالعات در مورد چگونگی ترغیب مشتریان به اتخاذ امور مالی اسلامی تأکید کرده است؟با توجه به این انتقاد ، ما مروری بر ادبیات رو به رشد ، که ما در چندین موضوع طبقه بندی کرده ایم ، ارائه می دهیم ، همانطور که در شکل 1 خلاصه شده است.

جالب اینجاست که تاکنون این سه موضوع تحقیقاتی درگیری محدودی با یکدیگر داشته اند. این تکه تکه شدن درک ما از چالش های کلیدی پیش روی امور مالی اسلامی را با محدود کردن انواع موضوعات تحقیقاتی که محققان دنبال می کنند ، محدود می کند. ما این را فرصتی برای گسترش تحقیقات امور مالی اسلامی می دانیم.

3. 1موضوع تحقیق 1: بازاریابی مالی اسلامی در کشورهای مسلمان

این موضوع نخستین تحقیق ، که ما آن را "بازاریابی امور مالی اسلامی در کشورهای مسلمان" عنوان می کنیم ، شامل مطالعاتی است که از سؤالات سنتی مدیریت شرکت های مدیریتی و تئوری ها برای پذیرش مشتری و حفظ امور مالی اسلامی در کشورهای اکثریت مسلمان استفاده می کند. این بدنه کار بر نقش ها و مسئولیت های مختلف بازیگران کلیدی شرکت ها در سازمان ها و سیاست گذاران یک کشور متمرکز است. زمینه های دارایی ، اقتصاد ، تجارت بین المللی و بازاریابی در معرض موجی از تحقیقات در مورد امور مالی اسلامی ، به ویژه در کشورهای مسلمان قرار دارد. اولین موج تحقیق مربوط به کارهایی است که در خاورمیانه انجام شده است (به عنوان مثال ، احمد و خبابا 1999 ؛ چازی و همکاران 2018 ؛ SRAIRI 2010 ؛ Warsame and Ireri 2018 ؛ Ireland 2018 ؛ Hussein 2010) و North Africa (به عنوان مثال ، خفافا وShafii 2013 ؛ Souiden and Rani 2015) با تمرکز بیشتر بر مدیریت شرکت ها و کارآیی مؤسسات مالی اسلامی. در واقع ، ادبیات مالی اسلامی به دلیل بسیاری از مسائل و تعداد بیشماری از عوامل ، تکه تکه شده است. بنابراین ، به خاطر پارسیمونی و همچنین برای درک ما از درک ما از موضوعات بازاریابی مربوط به امور مالی اسلامی ، ابتدا باید مفهوم کانونی خود را تعریف کنیم ، که این روند بازاریابی امور مالی اسلامی در کشورهای مسلمان است. در نتیجه ، ما بررسی خود را محدود می کنیم زیرا این امر فقط به برخی از زمینه ها و موضوعات اصلی بازاریابی مربوط می شود ، همانطور که در جدول 1 خلاصه شده است.

موج دوم تحقیقات نشان می دهد که چندین کشور اکثریت مسلمان غیر عرب با موفقیت سیستم بانکی اسلامی را از جمله ، اندونزی (عثمان و همکاران 2017) ، مالزی (مهدان و همکاران 2017 ؛ امین 2013 ؛ هارون و همکاران 1994) ، اتخاذ کرده اند. ایران (Estiri et al. 2011 ؛ Shokuhi and Nabavi Chashmi 2019 ؛ Ezzati 2019) ، ترکیه (Korkut and özgür 2017) ، Bangladesh (Zebal 2018) و Pakistan (Butt et al. 2018 ؛ Imran et al. 2011). بیشتر این مطالعات همچنین عمدتاً بر عملکرد و کارآیی مؤسسات مالی اسلامی متمرکز است. انتظار می رود موج سوم تحقیقات ، که قریب الوقوع است ، فراتر از نقش ها و مسئولیت های بازیگران کلیدی شرکت ها و سیاستگذاران باشد و به تکامل مناطق مختلف در امور مالی ، اقتصاد ، تجارت بین المللی و بازاریابی عمیق تر شود. امور مالی اسلامی با تمهیدات نهادی اطراف ، درگیر تر شدن و گرفتار شدن بیشتر می شود. تجزیه و تحلیل عمیق از ادبیات خلاصه شده در جدول 1 سه بینش جالب در مورد محدوده محدود این مطالعات ارائه می دهد. اول ، بیشتر با تمرکز بیشتر بر تصویب امور مالی اسلامی توسط مشتریان ، چندین مطالعه به مسائل مربوط به بازاریابی می پردازند. با این حال ، مباحث بازاریابی تحت پوشش ادبیات بیشتر مربوط به رفتار مصرف کننده و مسائل مربوط به محصول یا خدمات جدید است. دوم ، این پایگاه ادبیات در مورد چگونگی توسعه استراتژی های کلی بازاریابی برای امور مالی اسلامی در کشورهای مسلمان تمایل دارد. سوم ، بیشتر مطالعات متمرکز بر بازاریابی در کشورهای مسلمان غیر عرب انجام می شود ، حتی اگر ملل مسلمان عرب بزرگترین بازار مالی اسلامی را تشکیل می دهد. این بینش ها و شکاف ها در ادبیات حاکی از نیاز فوری به تحقیقات بیشتر در مورد چندین موضوع بازاریابی مالی اسلامی در بسیاری از کشورهای مسلمان عرب و غیر عرب است.

3. 2موضوع تحقیق 2: بازاریابی مالی اسلامی در کشورهای اکثریت غیرمسلمان

سیستم بانکی اسلامی در چندین کشور سکولار اکثریت غیر مسلمان از جمله استرالیا (رامل و زوربروگگ 2007) ، انگلیس (عبدالرهیم و رابرسون 2017) ، سنگاپور (جرارد و کانینگهام 1997) و در چندین کشور دیگر آسیایی و اروپایی رونق می گیرد (ببینیدFang 2016 ؛ Hafsa Orhan Åström 2013). این روند با فراخوانی برای پذیرش مجدد شرع و نقش آن در تجارت در بسیاری از کشورهای سکولار هدایت می شود (به عنوان مثال ، اسلام و رحمان 2017). بسیاری از بنگاه های خدمات مالی در این کشورهای سکولار به نیازهای مشتریان اقلیت مسلمان پاسخ می دهند زیرا آنها به دنبال رشد در خارج از آمریکای شمالی و اتحادیه اروپا هستند (El-Bassiouny 2014). علاوه بر این ، سیاستگذاران در چندین کشور اکثریت غیرمسلمان با اشتیاق سالها پیش مفاهیم بانکداری و امور مالی اسلامی را برای ارتقاء رشد سیستم مالی خود اتخاذ کرده بودند (Imran et al. 2011 ؛ Fang 2016). علاوه بر این ، به دلیل روند بزرگ مهاجرت ، اروپا به مرکز مالی اسلامی در بین کشورهای غیر مسلمان تبدیل شده است. به عنوان مثال ، اگرچه جمعیت مسلمانان در انگلیس تنها سه میلیون نفر است ، لندن به قطب مالی اسلامی در اروپا تبدیل شده است (ولک و پودلکو 2010 ؛ برشییدسکی 2013). این اتخاذ سریع امور مالی اسلامی در برخی از کشورهای سکولار غیر مسلمان اخیراً توجه قابل توجهی در ادبیات داشته است. با این حال ، ما معتقدیم که یک تلاش جدید نیز برای ادامه تحقیقات در مورد بازاریابی امور مالی اسلامی در کشورهای اکثریت غیرمسلمان مورد نیاز است. خلاصه ای از مطالعات کلیدی امور مالی اسلامی در کشورهای اکثریت غیرمسلمان ، همانطور که در ادبیات گزارش شده است ، در جدول 2 آورده شده است. با شروع اروپا ، اوپرومولا (2012) امکان سنجی بانکداری اسلامی در ایتالیا را مورد مطالعه قرار داد و گزارش داد که قانونگذاران مصرف می کنندبرخی از اقدامات برای اسکان امور مالی اسلامی در سیستم بانکی ایتالیا. به همین ترتیب ، ریچاردسون (2011) با وجود جمعیت کوچک مسلمانان در آن کشور ، از ایده ایجاد مؤسسات مالی اسلامی در ایرلند حمایت می کند. در مورد انگلستان ، حسین (2014) استدلال می کند که اگر شرکت های خدمات مالی آگاهی بیشتری را در بین مشتریان در مورد در دسترس بودن خدمات ایجاد کنند ، امور مالی اسلامی شکوفا خواهد شد. عبدالرهیم و رابرسون (2017) در مورد اهمیت کیفیت خدمات در بین مشتریان مسلمان U. K تحقیق کردند و گزارش دادند که پذیرش محصولات بستگی به ارائه خدمات مناسب توسط موسسات مالی دارد. چندین مطالعه دیگر اروپایی (به عنوان مثال ، Trakic 2012 ؛ Kaakeh و همکاران.

2018 ؛حمد و دومن 2014 ؛Volk و Pudelko 2010) همچنین از تصویب امور مالی اسلامی در کشورهای مربوطه حمایت کرده اند ، اما آنها به شدت بر مسائل مربوط به رفتار مشتری متمرکز شده اند و باعث ایجاد شکاف گسترده در بازاریابی کلی امور مالی اسلامی در بسیاری از کشورهای اروپایی حاوی جمعیت مسلمان قابل توجهی می شوند.

چندین کشور در آسیا اقیانوس آرام نیز علاقه زیادی به پذیرش و ترویج امور مالی اسلامی به عنوان یک سیستم مالی مناسب نشان داده اند. در مورد استرالیا ، رامل و زوربروگ (2007) برای ارتقاء بیشتر امور مالی اسلامی در این کشور استدلال کرده اند. به همین ترتیب ، عبدور رازاک و چودری (2013) روند تصمیم گیری خرید مشتریان را برای امور مالی اسلامی نشان داده اند. در همین راستا ، میرزا و هالبی (2003) خطرات و چالش های مربوط به تصویب امور مالی اسلامی در استرالیا را گزارش کردند. جرارد و کانینگهام (1997) با حرکت به کشور اقیانوس آرام دیگر در کشور اقیانوس آرام ، بر لزوم بازاریابی بیشتر و ارتقاء امور مالی اسلامی در آن کشور تأکید کردند. با این حال ، لای و سامرز (2017) یک رویکرد جامع را اتخاذ کردند و بر مسئله کلی مدیریت سیستم مالی اسلامی در کشور متمرکز شدند. در مورد ایالات متحده ، ادبیات نسبت به مسئله بازاریابی و تصویب امور مالی اسلامی بی صدا است. اگرچه تیلور (2003) و اخیراً اشمیت (2019) استدلال کرده بودند که پتانسیل رشد مالی اسلامی در ایالات متحده وجود دارد ، اما تلاش زیادی برای مطالعه فرزندخواندگی و بازاریابی امور مالی اسلامی در آن کشور یا حتی در شمال انجام نشده است. آمریکا.

در کل ، ادبیات مربوط به بازاریابی امور مالی اسلامی در بسیاری از کشورهای سکولار غیر مسلمان در سراسر جهان به قدرت رسیده است. با این وجود ، برای بالا بردن امور مالی اسلامی به عنوان یک سیستم مالی مناسب در نقاط مختلف جهان باید کارهای بیشتری انجام شود. تمرکز باید روی کشورهای سکولار باشد که علاقه ای به تصویب امور مالی اسلامی نشان داده اند. برای این منظور ، تحقیقات بیشتری در مورد استراتژی های مختلف برای بازاریابی و ترویج امور مالی اسلامی لازم است.

3. 3موضوع تحقیق 3: بازاریابی مالی اسلامی در کشورهای نوظهور

به گفته وزارت بازرگانی ایالات متحده ، ده بازار بزرگ نوظهور (BEM) آرژانتین ، برزیل ، چین ، هند ، اندونزی ، مکزیک ، لهستان ، آفریقای جنوبی ، کره جنوبی و ترکیه هستند. این بازارهای نوظهور به نیرویی در یک اقتصاد جهانی تبدیل شده اند که فرصت های بسیار خوبی برای کشف دیدگاه های جدید در بازاریابی و امور مالی ارائه می دهد. همانطور که ست (2011) استدلال کرده است ، اندازه کامل پایگاه مصرف کننده در کشورهایی مانند هند و چین ، بازارهای نوظهور را از حاشیه به هسته اصلی رقابت جهانی منتقل کرده است. از آنجا که این بازارهای نوظهور متنوع تر شده اند ، علاقه علمی به این کشورها همزمان رشد کرده است. از بین ده نفر ، اندونزی و ترکیه کشورهای اکثریت مسلمان هستند که دارای سیستم بانکی و دارایی اسلامی هستند که قبلاً در این مقاله مورد بحث قرار گرفته بودند. آرژانتین ، برزیل ، مکزیک و لهستان جمعیت بسیار کمی مسلمان دارند و بنابراین مسئله امور مالی اسلامی در این کشورها ناچیز است. در نتیجه ، ما بررسی خود را به سه بازار نوظهور هند ، چین و آفریقای جنوبی که جمعیت مسلمان بیشتری دارند ، محدود می کنیم. علاوه بر این ، ما کره جنوبی را در نظر می گیریم ، که علی رغم جمعیت اندک ، اقداماتی را برای تأسیس امور مالی اسلامی انجام داده است. برخی از مطالعات مهم بازاریابی مالی اسلامی در این کشورهای نوظهور در جدول 3 نشان داده شده است.

مانند سایر بازارهای نوظهور ، هند تأثیر مختل کننده ای در تمرین و نظریه بازاریابی دارد (ست 2011 ؛ بلو و همکاران 2016). تولید ناخالص داخلی هند (تولید ناخالص داخلی) بیش از 9 ٪ در سال در حال گسترش است و این کشور چهارمین اقتصاد بزرگ جهان است. مسلمانان پس از اکثریت جامعه هندو و در نتیجه بزرگترین گروه اقلیت در هند ، دومین گروه قومی قومی هستند. اقلیت مسلمان با جمعیتی بیش از 170 میلیون نفر ، حدود 14. 6 درصد از کل جمعیت هند را تشکیل می دهد. پیش بینی می شود جمعیت تا سال 2030 به 236 میلیون نفر برسد و احتمالاً این سهم 18 ٪ -19 ٪ از جمعیت هند خواهد بود (Potluri et al. 2017). پیش بینی می شود تا سال 2050 ، جمعیت مسلمانان هند به بزرگترین جهان تبدیل شود (Kurpad 2016).

با وجود جمعیت بزرگ مسلمان هند ، مفهوم امور مالی اسلامی در کشور هنوز در مراحل ابتدایی است. نکته قابل توجه ، بخش اصلی خدمات مالی هند سالانه بیش از 40 ٪ در حال رشد است (Jain 2013). بسیاری از بنگاه های خدمات مالی به سرعت از افزایش تقاضا برای محصولات مختلف بانکی استفاده کرده اند. با توجه به نرخ رشد در بخش خدمات مالی و نیازهای رو به رشد جمعیت زیاد مسلمانان ، هند این پتانسیل را دارد که به بزرگترین بازار مالی اسلامی در سراسر جهان تبدیل شود (اسلام و رحمان 2017). با این حال ، با کمال تعجب بسیاری از شرکت های خدمات مالی هند در ورود به طاقچه بازار جدید امور مالی اسلامی بسیار کند هستند. با توجه به این پدیده ، خواستار معرفی امور مالی اسلامی در هند (به عنوان مثال ، Mohan 2014) است. علاوه بر این ، دولت هند شرکت ملی مالی توسعه اقلیت (NMDFCI) را تشکیل داد تا بیشتر جریان خدمات بانکی در بین مشتریان مسلمان را سهولت دهد (جمال الدین 2013). بورس اوراق بهادار بمبئی همچنین یک شاخص اسلامی را برای تأمین نیازهای سرمایه گذاران مسلمان ارتقا داد. این تحولات به اقدامات اولیه ای که شرکت های هندی و سیاست گذاران برای ارائه محصولات مالی به طور خاص برای مشتریان مسلمان اتخاذ کرده اند ، اشاره دارد. اگرچه ، مسئله بانکی سازگار با شریعت توجه هر دو دانشمند و سیاست گذاران را به طور یکسان جلب کرده است (احمد 2013 ؛ هاموند 2012 ؛ بوز و یدوکومار 2013) ، بانک مرکزی هند ، بانک ذخیره هند (RBI) اخیراً تصمیم گرفتند که علیه این کشور تصمیم بگیرند. معرفی امور مالی اسلامی عمدتاً به دلایل سیاسی (Arora 2018). در واقع ، با داشتن یک جمعیت عظیم مسلمان و نیاز قابل توجه سرمایه در کشور ، زمینه ای برای رشد گسترده در بانکداری اسلامی در هند وجود دارد. به تازگی ، علم (2019) روند توسعه خدمات مالی جدید سازگار با شریعت در هند را مورد مطالعه قرار داد و اظهار داشت که مطالعات بیشتر مربوط به بازاریابی امور مالی اسلامی در آن کشور نوظهور مورد نیاز است. به همین ترتیب ، Kurpad (2016) برای یک سیستم بانکی دوگانه در هند ، جایی که امور مالی اسلامی می تواند با سایر سیستم های مالی و بانکی سنتی همزیستی داشته باشد ، یک پرونده قوی ایجاد کرد. علاوه بر این ، به نظر چاکربارتی (2015) ، هند باید امور مالی اسلامی را به عنوان ابزاری برای کاهش فقر مسلمانان و سایر جوامع اتخاذ کند. در همین راستا ، کومار و ساهو (2017) برای معرفی شاخص های سهام سازگار با شریعت در هند استدلال کردند.

با داغ شدن بحث در مورد موضوع مالی اسلامی در هند، مطالعات علمی بیشتری در مورد روند توسعه و بازاریابی خدمات مالی اسلامی مورد نیاز است. این پدیده ها فرصتی را برای محققان مالی اسلامی فراهم می کند تا روند توسعه و بازاریابی مالی اسلامی در هند را مطالعه کنند.

یکی دیگر از بازارهای نوظهور، چین، تقریباً 22 میلیون مسلمان دارد که حدود 1. 6 درصد از جمعیت چین را تشکیل می دهند. با این حال، به دلیل بسیاری از اقدامات محدود کننده و نظارتی اتخاذ شده توسط دولت چین، مالیه اسلامی در آن کشور رشد نکرده است. تنها چند مقاله صرفاً یک تحلیل مقایسه‌ای از امور مالی اسلامی چین و تأثیر آن بر اقتصاد کشور ارائه می‌کنند (مجدوب و ساسی 2017؛ بو و همکاران 2016) و تفسیری در مورد بازار سهام مطابق با شرع چین (سایتی و مسیح 2016). اگرچه در مقایسه با هند، چین جمعیت مسلمان کمی دارد، اما به عنوان یک نیروگاه اقتصادی جهان، چین پتانسیل و فرصت زیادی برای مطالعه بازاریابی مالی اسلامی در آن کشور ارائه می دهد. با حرکت به یک کشور نوظهور دیگر، آفریقای جنوبی، تعداد مسلمانان آفریقای جنوبی حدود یک میلیون نفر است که تقریباً 1. 9 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهد (آمار آفریقای جنوبی 2016). جستجوی گسترده ادبیات تنها دو مطالعه تجربی مرتبط با بازاریابی مالی اسلامی در آفریقای جنوبی را نشان می‌دهد (خلوادیا 2017؛ واحد و وودا 2008). هر دو مطالعه استدلال کرده اند که پذیرش مالی اسلامی در میان مسلمانان آفریقای جنوبی نسبتاً کم است، و در نتیجه، نفوذ بازار مالی اسلامی در آن کشور هنوز در مراحل اولیه است. در نهایت، در کره جنوبی، علیرغم جمعیت بسیار کم مسلمان، وان احمد و همکارانش.(2019) بر لزوم ایجاد آگاهی در مورد امور مالی اسلامی در بین مشتریان مسلمان و غیر مسلمان در آن کشور تاکید کرده اند. در آن مطالعه، مشخص شد که شهروندان کره جنوبی که در کشورهای اکثریت مسلمان سکونت داشته اند، در مورد جنبه های مختلف مالی اسلامی اطلاعات بسیار کمی دارند. با این حال، قرار گرفتن در معرض اطلاعات مربوط به خدمات مالی اسلامی باعث ایجاد علاقه قابل توجهی در بین آنها شد. اگرچه اندازه بازار اسلامی در آفریقای جنوبی و کره جنوبی نسبتاً کوچک است، کمبود مطالعات تجربی در این دو کشور به یک شکاف تحقیقاتی جالب اشاره دارد.

به طور خلاصه، ادبیات مالی اسلامی در بازارهای نوظهور، درک ما را از چندین لنز نظری کلیدی در امور مالی و بازاریابی افزایش داده است. ادبیات موجود نشان می دهد که بازارهای نوظهور نه تنها بازارهای قابل دوام برای مالی اسلامی هستند، بلکه منابع مهم نوآوری و شایستگی جهانی نیز هستند. داریوش و حسین (2016) همچنین معتقدند که جمعیت زیاد و رو به رشد مشتریان مسلمان در برخی از بازارهای بزرگ در حال ظهور، بستر بزرگی را برای استفاده از خدمات مالی اسلامی فراهم می کند. با این حال، بسیاری از بازارهای نوظهور در محیط های رقابتی و نهادی خود با یکدیگر متفاوت هستند. به ویژه، بازارهای نوظهور بزرگتر، مانند هند و چین، به دلیل ناهمگونی بخشی و رقابت شدید، با پیچیدگی های شدید بازار مشخص می شوند. ادبیات، عدم وجود یک تحلیل کامل در مورد اینکه چگونه بازاریابان مالی اسلامی باید این پیچیدگی ها را مدیریت کنند، روشن می کند. از این رو، فضای قابل توجهی برای تحقیقات آتی در این زمینه می بینیم. ادبیات دیدگاه ما را نسبت به نظریه بازاریابی به مشتریان اقلیت در کشورهای غیر مسلمان بیشتر تغییر می دهد.

4. نتیجه گیری و پیامدها

ادبیات قبلی در زمینه مالی اسلامی عمدتاً بر امکان‌سنجی و کارایی مالی اسلامی در بخش‌های مختلف جهان متمرکز بوده است. تحقیقات جدیدتر نشان می‌دهد که امور مالی اسلامی از یک «پارادایم بنیادی» به «پارادایم اجرای استراتژیک» تبدیل شده است که به نظام مالی متعارف یک کشور ارزش می‌افزاید (مانند شکوهی و نبوی چشمی 2019؛ عزتی 2019؛ علم 2019).. بررسی ما بینش‌های نظری کلیدی و یافته‌های تجربی را شناسایی می‌کند و نشان می‌دهد که در سه دهه گذشته پیشرفت قابل‌توجهی به سمت اجماع در مورد چندین موضوع وجود داشته است. ما این مطالعه را انجام دادیم تا درک خود را از یک موضوع کلیدی، که بازاریابی مالی اسلامی است، ارتقا دهیم، حوزه ای که تا حد زیادی در ادبیات موجود نادیده گرفته شده است.

بررسی ما چندین کمک به ادبیات امور مالی اسلامی ارائه می دهد. اول ، ما سه موضوع غالب تحقیق را شناسایی می کنیم و نشان می دهیم که چگونه هر موضوع به مفهوم سازی مختلف امور مالی اسلامی ، کانون های مختلف تحلیلی ، رویکردهای نظری مختلف و مکانیسم های اساسی متکی است. دوم ، ما یک بررسی جامع از هر یک از این مضامین تحقیقاتی ارائه می دهیم. به طور خاص ، ما پیشنهاد می کنیم که در حالی که این سه موضوع تحقیقاتی به طور جمعی چندین بینش کلیدی علمی تولید کرده اند ، اما آنها بیشتر از نظر فرضیه ها و دیدگاه های تحقیق به طور مستقل از یکدیگر تکامل یافته اند. سوم ، بررسی ما به انتزاع ویژگی های موضوع و توضیح چگونگی پیشبرد درک نظری از امور مالی اسلامی با اتصال به سایر زمینه ها ، مانند بازاریابی ، رفتار پذیرش مشتری و چندین موضوع دیگر برای تسهیل درآمدهای متقابل کمک می کند.

5. برنامه تحقیق آینده

بررسی دقیق ما در مورد ادبیات موجود ، دو زمینه اصلی برای تحقیقات آینده را نشان می دهد. اولین مورد مربوط به موضوع بازاریابی مالی اسلامی است و دوم مربوط به بلوغ کلی امور مالی اسلامی به عنوان حوزه تحقیقاتی اصلی در نقاط مختلف جهان است. برای این منظور ، ما چندین سؤال تحقیق را شناسایی کرده ایم که فکر می کنیم توجه بیشتری را تضمین می کنیم. اول ، ما چندین سؤال تحقیقاتی را که به طور انحصاری مربوط به موضوعات اصلی بازاریابی امور مالی اسلامی در سطح جهان است ، پیشنهاد می کنیم. در مرحله بعد ، ما سؤالات تحقیقاتی مربوط به سایر موضوعات مربوطه پیرامون توسعه و تصویب امور مالی اسلامی را در اکثر کشورهای غیرمسلمان و اکثریت مسلمانان ایجاد می کنیم.

6. سوالات تحقیقاتی مرتبط با بازاریابی

اگرچه ما برای تحقیقات بین رشته ای و به ویژه برای همکاری با اقتصاد ، قانون و دانشمندان دارایی استدلال می کنیم ، از دیدگاه ما ، به دلیل شکاف های اصلی در این زمینه ، نیاز فوری به تمرکز منحصر به فرد تر بر بازاریابی امور مالی اسلامی وجود دارد. به عنوان مثال ، بررسی فعلی ما در مورد ادبیات فقط به پوشش محدود مسائل بازاریابی در تعداد محدودی از کشورها اشاره دارد. برخی از موضوعات تحت پوشش شامل پذیرش محصول (به عنوان مثال ، اسلام و رحمان 2017 ؛ ریچاردسون 2011) ، تبلیغات و تبلیغات (به عنوان مثال ، شوتمن 2014 ؛ رامال و زوربروگگ 2007) ، نوآوری خدمات (به عنوان مثال ، Alam 2015 ؛ Moktar et al. 2006) ،رفتار مصرف کننده (به عنوان مثال ، Kaakeh و همکاران 2018 ؛ Korkut and Ozgür 2017) و تجزیه و تحلیل کیفیت خدمات (به عنوان مثال ، الجززی و سلطان 2014). با توجه به این موضوع ، چندین سؤال تحقیقاتی آینده پتانسیل قابل توجهی را برای گسترش تفکر جمعی ما در مورد چالش های بازاریابی در زمینه مالی اسلامی ارائه می دهد. این لیست به هیچ وجه جامع نیست. با این حال ، با توجه به وضعیت فعلی تحقیق ، برخی از شکاف های قابل توجه را تشریح می کند.

RQ2: چگونه تحولات فعلی در فناوری نوظهور و بازاریابی دیجیتال ، مانند هوش مصنوعی و واقعیت مجازی ، بر بازاریابی خدمات مالی اسلامی تأثیر می گذارد؟

RQ5: چه عوامل نظارتی و مسائل حقوقی بر بازاریابی محصولات و خدمات مالی اسلامی تأثیر می گذارد؟

RQ7: کدام استراتژی های بازاریابی رسانه های دیجیتال و اجتماعی برای بازاریابی و ترویج امور مالی اسلامی مناسب است؟

RQ8: فرآیند تحویل بهینه و استراتژی های کانال برای توزیع خدمات مالی اسلامی چیست؟

RQ10: چه استراتژی های موقعیت یابی رقابتی در تمایز مالی اسلامی از خدمات مالی سنتی مناسب است؟

RQ11: چگونه می توان کیفیت خدمات و رضایت مشتریان و روابط متقابل آنها را در زمینه امور مالی اسلامی اندازه گیری کرد؟

RQ12: برای بازاریابی محصولات و خدمات مالی اسلامی به مشتریان غیر مسلمان در نقاط مختلف جهان ، چه استراتژی های بازاریابی لازم است؟

7. سؤالات تحقیق مربوط به سایر موضوعات

فرصت ها همچنین برای محققان برای کمک به بدنه گسترده ای از تحقیقات که ما فاش کرده ایم ، کمک می کنند و رویکردهای ظریف را برای درک چگونگی تحول در امور مالی اسلامی در بخش اصلی خدمات مالی در مناطق مختلف جهان ارائه می دهند. در واقع ، نیاز فزاینده به بانکداری و امور مالی اسلامی یک پدیده جهانی است (Bershidsky 2013 ؛ El-Bassiouny 2014). به ویژه ، در زمینه کشورهای اکثریت غیر مسلمان ، بازاریابی خدمات مالی اسلامی باید یک منطقه اصلی تحقیق باشد زیرا نادیده گرفتن اهمیت مشتریان مسلمان می تواند پرهزینه باشد ، با توجه به اینکه مشتریان مسلمان یک مکان رو به رشد بازار هستند. اگرچه بازاریابی امور مالی اسلامی محدودیت های سیاسی ، نظارتی و اداری را برای بسیاری از شرکت های خدماتی در سراسر جهان ایجاد می کند ، اما این یک سرمایه گذاری ارزشمند است و باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این ، رشد کم جمعیت گروه اکثریت ، همراه با افزایش جمعیت زیادی در گروه اقلیت مسلمانان در بسیاری از کشورها ، به این معنی است که زمان آن رسیده است که این طاقچه رو به رشد را پرخاشگرانه تر هدف قرار دهیم.

با رشد مشتریان مسلمان و قدرت خرید آنها ، آنها خواستار پاسخگویی به نیازهای خود برای خدمات مالی هستند. بنگاه هایی که می توانند با موفقیت خدمات مالی اسلامی را برای مشتریان مسلمان ارائه دهند ، برای مشاغل خود و برای مشتریان خود یک وضعیت برنده ایجاد می کنند. علاوه بر این ، مدیران مشاغل به طور فزاینده ای تحت فشار قرار می گیرند تا راه هایی برای دستیابی به رشد پیدا کنند. توسعه و ارائه خدمات مالی اسلامی برای برآورده کردن نیازهای برآورده نشده مشتریان مسلمان یکی از استراتژی های مهم برای دستیابی به رشد است. با این حال ، مانند هر سرمایه گذاری جدید ، بازاریابی امور مالی اسلامی ، به ویژه در کشورهای اکثریت غیرمسلمان ، می تواند خطرناک باشد. بررسی سؤالات تحقیق ارائه شده توسط این مقاله مرور می تواند درک چگونگی مدیریت خطرات ذاتی در اجرای و بازاریابی محصولات و خدمات مالی اسلامی به ویژه در کشورهای اکثریت نوظهور و غیرمسلمان با محیط های تجاری پیچیده را ارائه دهد.

سیاست گذاران کشورهایی که دارای جمعیت قابل توجهی مسلمان هستند باید به دلایل مختلف اقدامات پیشگیرانه ای را برای نفوذ گسترده خدمات مالی اسلامی در بین جمعیت اقلیت مسلمانان خود انجام دهند. اول ، این روند به تثبیت مالی بیشتر کمک می کند و در را برای ورود بهتر مشتریان مسلمان باز می کند. دوم ، امور مالی اسلامی اقتصاد یک کشور را بیشتر می کند زیرا منجر به جریان آزاد مالی به میلیون ها مشتری جدید و نوظهور خواهد شد. سوم ، این روش جدید از بانکداری را معرفی می کند و بازار مالی یک کشور را قوی تر ، رقابتی و بالغ تر می کند. سرانجام ، این مزایای دیپلماتیک را در برخورد با ملل مسلمان و ثروتمند مسلمان در خاورمیانه ، به ویژه برای جذب سرمایه گذاری مستقیم پرسود تر در کشور ، ارائه می دهد. علاوه بر این ، در مورد بسیاری از کشورهای اکثریت غیرمسلمان ، محققان فقط به برخی از مسائل بازاریابی و همچنین امکان سنجی و محدودیت های نظارتی در بازاریابی امور مالی اسلامی متمرکز شده اند (به عنوان مثال ، Opromolla 2012 ؛ Petracci and Rammal 2014 ؛ Trakic 2012 ؛ Hussain2014 ؛ Tameme and Asutay 2012 ؛ Mirza and Halabi 2003). با توجه به پدیده های فوق ، مطالعات آینده می تواند با عمیق تر شدن به سؤالات تحقیق زیر به این موضوع کمک کند.

RQ1: چگونه سیستم مالی اسلامی و سیستم مالی اصلی می توانند در کشوری با جمعیت مسلمان قابل توجهی همزیستی داشته باشند؟

RQ3: چگونه معرفی امور مالی اسلامی در کشورهای اکثریت غیرمسلمان مفهوم حاشیه نشینی جمعیت مسلمانان را برطرف می کند؟

RQ4: سیاست گذاران در کشورهای اکثریت غیرمسلمان برای توسعه و ترویج امور مالی اسلامی چه اقدامات مهمی باید انجام دهند؟

RQ5: چگونه یک شرکت خدمات مالی می تواند با ارائه امور مالی اسلامی به مشتریان مسلمان از رشد بازار نوظهور استفاده کند؟

RQ6: چه تفاوت های متقابل کشور در بازاریابی ، فرزندخواندگی و ارتقاء امور مالی اسلامی در کشورهای مختلف اکثریت غیر مسلمان وجود دارد؟

RQ7: برخی از تفاوت های مهم بین المللی در بازاریابی ، فرزندخواندگی و ارتقاء امور مالی اسلامی در بازارهای نوظهور با جمعیت قابل توجهی مسلمان چیست؟

RQ8: مشتریان از چه مدلهای تصمیم گیری در انتخاب خدمات مالی اسلامی از طریق خدمات اصلی مالی سنتی در کشورهای غیر مسلمان استفاده می کنند؟

با حرکت به ادبیات مالی اسلامی مربوط به کشورهای اکثریت مسلمان ، دانشمندان در مورد نیاز به مطالعات بیشتر در این زمینه متفق القول هستند زیرا کمبود زیرساخت ها و دانش فنی برای مدیریت امور مالی اسلامی در سراسر جهان ، از جمله کشورهای اکثریت مسلمان وجود دارد (به Chaudhury و مراجعه کنید به Chaudhury وBhatti 2017 ؛ H. F. Khan 2017). محققان توصیه کرده اند که مدیران و دست اندرکاران باید بخش بازار بانکداری اسلامی را با تهاجمی تر توسعه دهند ، زیرا با وجود محبوبیت مالی اسلامی در کشورهای مسلمان ، میزان پذیرش تا حدودی پایین تر است (Usman et al. 2017). یافته های مورد بررسی فعلی ما نیز از این نتیجه گیری پشتیبانی می کند. به عنوان مثال ، بیشتر مطالعات در کشورهای اکثریت مسلمان فقط بر مسئله کارآیی سیستم مالی اسلامی و رضایت مشتری متمرکز شده است (به عنوان مثال ، مکتار و همکاران 2006 ؛ صوفیان 2010 ؛ کاباچی و اوبید 2016 ؛ لتیفی و همکاران 2016 ؛ چازیو همکاران 2018 ؛ حسین 2010 ؛ بات و همکاران 2018 ؛ استیری و همکاران 2011). ما بسیاری از فرصت های مهم و در عین حال ناشناخته را برای ادغام بینش از ادبیات جهانی مالی اسلامی با تمرکز بر کشورهای اکثریت مسلمان شناسایی کرده ایم. نمونه زیر از سؤالات تحقیق ، موضوعاتی را نشان می دهد که ما در مورد بازاریابی ، ارتقاء و تصویب امور مالی اسلامی در کشورهای اکثریت مسلمانان ضروری ترین آنها را می دانیم.

RQ1: چه اقدامات مهمی باید سیاستگذاران کشورهای اکثریت مسلمان برای توسعه و ترویج امور مالی اسلامی در کشورهای مربوطه انجام دهند؟

RQ2: عوامل مختلف نهادی و سازمانی در کشورهای اکثریت مسلمان چگونه بر ترویج کلی امور مالی اسلامی تأثیر می گذارد؟

RQ3: با توجه به دیدگاه بین کشور ، چگونه قوانین و مقررات مختلف در کشورهای مختلف اکثریت مسلمانان و غیرمسلمان بر تصمیمات یک شرکت خدمات مالی برای توسعه و معرفی خدمات مالی اسلامی تأثیر می گذارد؟

RQ4: اصلی ترین عوامل انگیزه برای مشتریان برای اتخاذ امور مالی اسلامی در کشورهای اکثریت مسلمان چیست؟

به طور خلاصه ، بازاریابی امور مالی اسلامی به عنوان یک منطقه تا حد زیادی نیاز به تحقیقات تجربی دارد. ما معتقدیم که این مقاله فقط یک کاتالیزور برای تحقیقات آینده در زمینه ای است که از اهمیت نظری و عملی برخوردار است. امید است که مضامین ناشی از این بررسی به پایه و اساس کمک کنند که می توان تجزیه و تحلیل های بعدی و تحقیقات این موضوع را ایجاد کرد.

سیگنالهای معاملاتی...
ما را در سایت سیگنالهای معاملاتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عارف لرستانی بازدید : 51 تاريخ : پنجشنبه 10 فروردين 1402 ساعت: 15:17